آقایان، به ساز چه کسی میرقصند؟!

 

 

ماعده هژیری

 

 

چند روزی از جریان برخورد با مائده هژبری می گذرد، تحلیل ها و عکس العمل های متفاوتی تا کنون در فضای مجازی منتشر شده است، نسبت به این اتفاق، چند نکته قابل تأمل است:

اولا اینکه گناه و هر عملی که موجب ترویج فحشاء و بی بند و باری شود از نظر عقل و دین محکوم است و باید زمینه ترویج و اشاعه آن توسط حکومت اسلامی برچیده شود!

 

ثانیا اینکه طبق سیره اهلبیت علیهم السلام و معارف اسلامی نباید یک فرد خاطی را به صِرف اینکه یک خطا ولو خطای بزرگی انجام داده، در انظار عمومی رسوا کرد و زمینه را برای انحراف بیشتر و عمیق تر آن فراهم کرد! یک فردی که اعتراف کرده که هیچ برنامه سازماندهی شده ای نداشته و این اقدام او یک خطای فردی بوده باید از طرف نظام اسلامی هدایت و جهت داده شود تا به خطای خود پی ببرد نه اینکه با او رفتاری شود که از دین و نظام اسلامی دلزده شده و مسیر هدایت او ناهموار شود!

 

ثالثا اینکه اگر بنابر برخورد با چنین اقدامات و عاملان آنها باشد، باندهای فساد و فحشاء و فسادهای زیرزمینی سازمان یافته که دختران معصوم این سرزمین را به فساد کشیده اند، در اولویتند نه اینکه باندهای فساد به راحتی دختران معصوم و اغفال شده کشور را به مقصد کشورهای خلیج نشین ترانزیت کنند و اتفاق خاصی نیفتد؟!

 

رابعا اینکه برخی دوستان، در مقام مقایسه بین خطای یک دختر، با اختلاس های کلان و خطاهای راهبردی سیاسی امنیتی برخی مسئولین و وابستگان آنها برآمده و اینچنین وانمود کرده اند که انتشار فیلم رقص یک دختر در فضای مجازی دارای اهمیت نیست در حالیکه هر دو خطا در جای خود و به اندازه خود، اشتباه بوده و باید مانع رشد آنها شد!

 

خامسا اینکه چرا برخورد با مائده هژبری با این سرعت انجام می شود و بدون فوت وقت، اعترافات او در رسانه ملی پخش می شود در حالیکه مفسدین اقتصادی، سیاسی و امنیتی در یک حاشیه امن در جامعه زندگی کرده و حتی مراجع ذیربط حاضر به بی آبرو کردن آنها نمی شوند درحالیکه متعرض به بیت المال باید در جامعه بی آبرو شود؟! اگر یک شخصی تا این حد در مجازاتش سختگیری می شود و به سرعت در رسانه ملی رسوا می شود چرا وابستگان برخی مسئولین درجه یک اجرائی کشور دارای ساحل امنی هستند که هر غلط امنیتی و اقتصادی که بخواهند رقم می زنند؟ چرا مهدی هاشمی که سالها به کشور و مردم خود خیانت کرده و سرمایه هنگفت دست و پا کرده باید نام او با علائم اختصاری منتشر شود و به کمترین مجازات محکوم شود و حتی بعد از قطعی شدن حکم، همچنان به راحتی در هر مجلسی که اراده کند حضور دارد، از این مصادیق در کشور ما بسیار است که با نام «ب.ز»، «ح.ف»، «م.ج»، و… معرفی می شوند که نکند آبروی آنها خدشه دار شده و دوباره نتوانند اختلاس دیگری رقم بزنند؟!

 

سادسا چرا مسئولین ذیربط دقت نمیکنند که شاید جریان مائده هژبری یک بازی باشد در جهت سرپوش گذاشتن روی همه اشتباهاتی که برخی مسئولین عامل آنها هستند ولی ملت در حال پس دادن تاوان آن اشتباهاتند!؟ در زمانیکه برجام اروپائی مرگش قطعی شده و هیچکدام از شرایط رهبری نسبت به حفظ برجام محقق نشده، در زمانیکه سفر اروپائی دکتر روحانی نتوانسته برجام معیوب را نجات دهد؟! در زمانیکه هلند سفرای ایران را اخراج میکند؛ در زمانیکه از امر رهبر معظم انقلاب مبنی بر فراهم کردن شرایط رسیدن به ۱۹۰ هزار سو بیش از یکماه می گذرد ولی خبری نیست؟!

در زمانیکه دولت، بازطراحی رآکتور اراک را به دشمن کینه توز و حیله گر ملت ایران یعنی انگلیس واگذار میکند؟!

آیا جا ندارد که مسئولین کیاست و بصیرت بیشتری به خرج داده و بی جهت زمینه به محاق رفتن مشکلات کشور را فراهم نکنند؟

چرا مسئولین باید به جای پرداختن به مشکلات اصلی کشور، به مسائل فرعی و دست چندم بپردازند؟!

و به این سادگی برای نظام اسلامی هزینه درست کنند؛ حاشیه سازی برای نظامی که خون هزاران جوان از بهترین جوانان زمانه پای آن هزینه شده، عقوبت سنگینی خواهد داشت!

مسئولین محترم باید توجه داشته باشند که اگر با یک خاطی در عرصه فرهنگی برخورد قاطع میکنند باید تمامی مفسدین اقتصادی و امنیتی را به سرعت و با شدیدترین نوع مجازات، آن هم در انظار عمومی به سزای اعمالشان برسانند، در نظامی که مائده هژبری ها ساحل امن نداشته باشند [که حق نیز همین است] اما برخی مسئولین متخلف و وابستگان آنها، دلالان اقتصادی، قاچاقچیان کلان، اخلال گران اجتماعی و سیاسی ساحل امن داشته باشند، این سؤال مهم برای عموم مردم پیش خواهد آمد که یا مسئولین، اسلام و عدالت علوی را خوب فهم نکرده اند یا اینکه جرأت اقدام ندارند و یا اینکه بستگان آنها در فسادهای کلان نقش دارند و إلا وضع کشور ما در مسائل ذکر شده نباید بحرانی باشد،آقایان مسئول به ساز چه کسی میرقصند؟!

 

حمید قدیری

کلیدواژه ها: رقص, مائده هژبری

موضوعات: خواندنی ها, سیاسی
   چهارشنبه 20 تیر 13971 نظر »

روحی که خدا ائمه را به آن استوار می سازد

 

ابوبصر می گوید : از امام صادق علیه السلام راجع به قول خدای عزوجل « وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ ۖ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي » پرسیدم . فرمود : آن مخلوقی است بزرگتر از جبرئیل و میکائیل که همراه رسول خدا صلی الله و علیه و آله و همراه ائمه است و آن از عالم ملکوت است . 

 

شرح ؛ درباره روحی که در این آیه مورد سوال واقع شده است اختلاف است ، یک قول این است که یهود در کتاب تورات خود دیده بودند که از پیغمبر صلی الله درباره هر چه بپرسد جواب بگوید ، ولی درباره روح که سوال کنند جواب نگوید ، لذا آنها به قریش گفتند : شما از محمد صلی الله درباره روح بپرسید ، اگر جواب صریح داد بدانید که او پیغمبر نیست و اگر به خدا واگذار کرد او پیغمبر است .

 

 

اصول کافی ، کلینی رازی ، ترجمه سید جواد مصطفوی ، انتشارات علمیه اسلامی ، جد۲ ، ص۱۹

   یکشنبه 17 تیر 1397نظر دهید »

داستان کمک امام زمان (عج) به فردی تازه مسلمان

 

حجت الاسلام اعتمادیان نقل می کنند : در ایامی که به انگلستان جهت تبلیغ رفته بودم  ،یک روز که به منزل یکی از دوستان دعوت شده بود وقتی وارد حیاط منزل شد، با تعجب دید که آنجا نیز بساط دیگ و آتش و نذری امام حسین (علیه‌السلام) برپاست، همه پیراهن مشکی بر تن کرده و شال عزا به گردن آویخته و عزادار حضرت سید الشهداء اباعبدالله الحسین (علیه‌السلام) هستند.

در این میان متوجه یک زوج جوان که خیلی عاشقانه در مجلس امام حسین (علیه‌السلام) فعالیت می‌کردند، شد و وقتی از حال آن‌ها جویا شد، متوجه شد که آن دو مسیحی بوده‌اند و مسلمان شده‌اند و هر دو پزشک هستند.

مرد متخصص قلب و عروق و زن هم فوق تخصص زنان. برایش جالب بود که در انگلستان، برخی از مردم این طور عاشق اهل بیت (علیه‌السلام) باشند و مخصوصاً دو پزشک مسیحی، مسلمان شوند و با این شور و حال و با کمال تواضع در مجلس امام حسین (علیه‌السلام) نوکری کنند.

کمی نزدیک‌تر رفت، با آن زن تازه مسلمان شروع به صحبت کردن نمود و از او پرسید که به چه علت مسلمان شده و علت این همه شور و هیجان و عشق و محبت چیست؟

او گفت: «درست است، شاید عادی نباشد، اما من دلم ربوده شده، عاشق شدم و این شور و حال هم که می‌بینی به خاطر محبت قلبی من است.» از او پرسید: «دلربای تو کیست؟ چه عشقی و چه محبتی!؟»

پاسخ داد: «من وقتی مسلمان شدم، همه چیز این دین را پذیرفتم، به خصوص این که به شوهرم خیلی اطمینان داشتم و می‌دانستم بی‌جهت به دین دیگری رو نمی‌آورد.

نماز و روزه و تمام برنامه‌ها و اعمال اسلام را پذیرفتم و دیگر هیچ شکی نداشتم. فقط در یک چیز شک داشتم و هر چه می‌کردم دلم آرام نمی‌گرفت و آن مسئله آخرین امام و منجی این دین مقدس بود که هرچه فکر می‌کردم برایم قابل هضم نبود که شخصی بیش از هزار سال عمر کرده باشد و باز در همان طراوت و جوانی ظهور کند و اصلاً پیر نشود.

در همین سرگردانی به سر می‌بردم تا اینکه ایام حج رسید و ما هم رهسپار خانه خدا شدیم. شاید شما حج را به اندازه ما قدر ندانید. چون ما تازه مسلمانیم و برای یک تازه مسلمان خیلی جالب و دیدنی است که باشکوه‌ترین مظاهر دین جدیدش را از نزدیک ببیند.

 

وقتی اولین بار خانه کعبه را دیدم، به طوری متحول شدم که تا به آن موقع این طور منقلب نشده بودم. تمام وجودم می‌لرزید و بی‌اختیار اشک می‌ریختم و گریه می‌کردم. روز عرفه که به صحرای عرفات رفتیم، تراکم جمعیت آن چنان بود که گویا قیامت برپا شده و مردم در صحرای محشر جمع شده بودند.

ناگهان در آن شلوغی جمعیت متوجه شدم که کاروانم را گم کرده‌ام، هوا خیلی گرم بود و من طاقت آن همه گرما را نداشتم، سیل جمعیت مرا به این سو و آن سو می‌برد، حیران و سرگردان، کسی هم زبانم را نمی‌فهمید، از دور چادرهایی را شبیه به چادرهای کاروان لندن می‌دیدم، با سرعت به طرف آن‌ها می‌رفتم، ولی وقتی نزدیک می‌شدم متوجه می‌شدم که اشتباه کرده‌ام.

 

خیلی خسته شدم، واقعاً نمی‌دانستم چه کنم. دیگر نزدیک غروب بود که گوشه ای نشستم و شروع کردم به گریه کردن، گفتم خدایا خودت به فریادم برس! در همین لحظه دیدم جوانی خوش سیما به طرف من می‌آید.

 

جمعیت را کنار زد و به من رسید. چهره‌اش چنان جذاب و دلربا بود که تمام غم و ناراحتی خود را فراموش کردم. وقتی به من رسید با جملاتی شمرده و با لهجه انگلیسی فصیح به من گفت: «راه را گم کرده ای؟ بیا تا من قافله‌ات را به تو نشان دهم.»

او مرا راهنمایی کرد و چند قدمی بر نداشته بودیم که با چشم خود «کاروان لندن» را دیدم! خیلی تعجب کردم که به این زودی مرا به کاروانم رسانده است. از او حسابی تشکر کردم و موقع خداحافظی به من گفت : «به شوهرت سلام مرا برسان».

من بی اختیار پرسیدم: «بگویم چه کسی سلام رسانده؟» او گفت : «بگو آن آخرین امام و آن منجی آخرالزمان که تو در رمز و راز عمر بلندش سرگردانی! من همانم که تو سرگشته او شده ای!» تا به خودم آمدم دیگر آن آقا را ندیدم و هر چه جستجو کردم، پیدایش نکردم.

 

آنجا بود که متوجه شدم امام زمان عزیزم را ملاقات کرده‌ام و به این وسیله طول عمر حضرت نیز برایم یقینی شد. از آن سال به بعد ایام محرم، روز عرفه، نیمه شعبان و یا هر مناسبت دیگری که می‌رسید من و شوهرم عاشقانه و به عشق آن حضرت خدمتش را می‌کنیم و آرزوی ما دیدن دوباره اوست.»

 

تمنای وصال ، حسن محمودی ، نشر همای غدیر ، ص ۱۰۷

   شنبه 16 تیر 1397نظر دهید »

به ظهور نزدیک شده ایم …

 

رهبر انقلاب: ما نباید فکر کنیم که چون امام زمان خواهد آمد و دنیا را پُر از عدل و داد خواهد کرد، امروز وظیفه‌ای نداریم؛ نه، بعکس، ما امروز وظیفه داریم در آن جهت حرکت کنیم تا برای ظهور آن بزرگوار آماده شویم.۱

 

به ظهور نزدیک شده ایم  

ما به زمان ظهور امام زمان ارواحنافداه، این محبوب حقیقی انسانها نزدیک شده‌ایم؛ زیرا معرفتها پیشرفت کرده است.۲

 

 

با اطمینان می گویم!

کسانی که در گذشته‌ئی نه چندان دور آیه‌ی یأس میخواندند و نه تنها اسلام و مسلمین بلکه اساس معنویت و دینداری را در برابر هجوم تمدن غرب، از دست‌رفته می‌پنداشتند، امروز سر بر افراشتن اسلام و تجدید حیات قرآن و اسلام، و متقابلاً ضعف و زوال تدریجی آن مهاجمان را به چشم می‌بینند.و با زبان و دل تصدیق میکنند.

من با اطمینان_کامل میگویم: این هنوز آغاز کار است، و تحقق کامل وعده‌ی الهی یعنی پیروزی حق بر باطل و بازسازی امت قرآن و تمدن نوین اسلامی در راه است: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الأَْرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی‌ لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِی لا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ» نشانه‌ی این وعده‌ی تخلف‌ناپذیر در اولین و مهمترین مرحله، پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و بنای بلندآوزه‌ی نظام اسلامی بود که ایران را به پایگاه مستحکمی برای اندیشه‌ی حاکمیت و تمدن اسلامی تبدیل کرد. سر بر آوردن این پدیده‌ی معجز‌آسا، درست در اوج هیاهوی مادیگری و اسلام‌ستیزیِ چپ و راست فکری و سیاسی، و آنگاه مقاومت و استحکام آن در برابر ضربات سیاسی و نظامی و اقتصادی و تبلیغاتی که از همه سو نواخته میشد، در دنیای اسلام امیدی تازه برانگیخت و شوری در دلها پدید آورد.

هر چه زمان گذشته، این استحکام ـ به حول و قوه‌ی الهی ـ بیشتر و آن امید ریشه‌دارتر شده است. در طول سه دهه‌ئی که بر این ماجرا میگذرد، خاورمیانه و کشورهای مسلمان آسیا و افریقا، صحنه‌ی این هماوردی پیروزمندانه است.۳

 

نماز جماعت در قدس

امیدوارم که ان‌شاءاللّه آن روزی را که شماها در قدس نماز جماعت میخوانید، ببینید و ببینیم ان‌شاءاللّه؛ ما معتقدیم که این ‌روز خواهد آمد. ممکن است شخص این حقیر یا امثال ما نباشند، امّا این روز خواهد آمد و دیر هم نخواهد شد. چند سال پیش، این همان دولتِ صهیونیستیِ همسایه‌ی شما گفت که ایران را ما تا مثلاً ۲۵ سال دیگر، چنین میکنیم، چنان میکنیم؛ من گفتم که شما ۲۵ سال دیگر را درک نخواهید کرد که بخواهید آن‌وقت شما آن کار را انجام بدهید! ان‌شاءالله این روز پیش می‌آید

 

۱_ ۱۳۸۱/۷/۳۰ ‌‌‌‌‌‌‌‌

۲_ در تاریخ ۳ آذر ۱۳۷۸ مصادف با ۱۵ شعبان ۱۴۲۰

۳_در تاریخ ۱۷ آذر ۱۳۸۷ در پیام به کنگره عظیم حج

۴_در تاریخ ۱۰ اسفند ۹۶ در دیدار وزیر اوقاف و جمعی از علمای سوریه

   جمعه 15 تیر 13971 نظر »

مجموعه اشعار در مدح امام زمان عجل الله

 

در مدح امام زمان  

 

دل را ز بيخودى سر از خود رميدن است

جان را هواى ز قفس تن پريدن است

 

از بيم مرگ نيست که سر داده‏ ام فغان

بانگ جرس به شوق به منزل رسيدن است

 

دستم نمى رسد که دل از سينه بر کنم

بارى علاج شکر گريبان دريدن است

 

شامم سيه ترست ز گيسوى سرکشت

خورشيد من بر آى که وقت دميدن است

 

سوى تو اى خلاصه گلزار زندگى

مرغنگه در آرزوى پر کشيدن است

 

بگرفته آب و رنگ ز فيض حضور تو

هر گل در اين چمن که سزاوار ديدن است

 

با اهل درد شرح غم خود نمى کنم

تقدير غصه دل من ناشنيدن است

 

آن را که لب به دام هوس گشت آشنا

روزى ” امين‏” سزا لب حسرت گزيدن است

 

سید علی خامنه ای

♦♦♦ 

 

به فدای جسم و جانت جسم و جانت که شه جهانیانی

به مدیح تو چه گویم که تو خود جهان جانی

 

به خیال خال رویت شده طی بساط عمرم

نظری به حال زارم که تو محیی جهانی

 

زچه رو شبی به سویم نظری نمی نمایی

به برم نمی نشینی به برت نمی نشانی

 

تو که واقفی ز حال دل زار ناتوانم

چه شود اگر نمایی نظری به ناتوانی

 

نه زبان آن که گویم غم و ماجرای دل را

نه تحملی که ســازم به فشار زندگانی

 

شب و روز در فراقت ز دو دیده اشک ریزم

که مگر کنی عنایت به ضعیف خسته جانی

 

همه شب پیام وصل تو رسد به گوش جانم

همه روز حاضرم من ز برای جان فشانی

 

به رهت دو دیده بر در که مگر ز در درآیی

رخ خوب خود نمایی و کنی هر آن چه دانی

 

تو ذخیره خدایی که برای دادخواهی

به تو جلوه ها نماید که کنی جهان ستانی

 

من بینوای حیران بنشسته ام مهیا

که رسد به گوشم از غیب صدای آسمانی

 

شاعر: علامه سید محمد حسن میرجهانی طباطبائی (قدس سره)

 

♦♦♦ 

از ما عجیب نیست دعایی نمی رسد

از تحبس الدعا که صدایی نمی رسد

 

ما تحبس الدعا شده نان شبهه ایم

آنجا که شبهه است عطایی نمی رسد

 

پر باز می کنم بپرم،می خورم زمین

بال و پر شکسته به جایی نمی رسد

 

باید تنم پی سپر دیگری رود

با روزه های ما به نوایی نمی رسد

 

با دست خالی از چه پل دیگران شوم

دستی که وقف شد به گدایی نمی رسد

 

ای میزبان فدای تو و سفره چیدنت

آیا به این فقیر غذایی نمی رسد؟

 

من سالهاست منتظر یک ضمانتم

آخر چرا امام رضایی نمی رسد

 

از من مخواه پیش از این زندگی کنم

وقتی برات کرب و بلایی نمی رسد ..

 

علی اکبر لطیفیان


موضوعات: اشعار, مهدویت
   پنجشنبه 14 تیر 13971 نظر »

معنویت و تقوا ، شرط سازندگی و پیشرفت 

 

خداوند که خالق انسان و جهان است و بیش از هر کس دیگری آن ها را می شناسد ، راه های خوشبختی مخلوق و بنده خود را بهتر می داند ، او در قرآن کریم رشد اقتصادی و به وجود آمدن جامعه ای مرفه را از رهگذر حاکمیت تقوا و ارزش های الهی برای مردم معرفی نموده است و شرط برکت و رشد اقتصادی را تقوای الهی در فرد و جامعه می داند  .

 

«  وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَٰكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ  : و چنانچه مردم شهر و دیار همه ایمان آورده و پرهیزگار می شدند همانا ما ، درهای برکات آسمان و زمین را بر روی آنها می گشودیم »

 

مردمی که به رفاه و آسایش و آزادی بالاتری نسبت به رفاه و آسایش مادی رسیده اند « یعنی همان آزادی فطری و معنوی ، و رفاه و امنیت روحی و نیز استقلال در برابر استکبار و قدرت های بزرگ » به راحتی ضعف و کمبودهای رفاهی و اقتصادی را تحمیل می کنند و چنین مردمی هرگز نه از مسئولان خود می خواهند و نه به آنها اجازه می دهند که به بهانه پرداختن به کارهای اقتصادی و توسعه و سازندگی های دیگر ، از تحصیل امکانات معنوی و حرکت در راه اصلی انقلاب که برای خون داده اند و جنگیدند و اسیر مجروح و معلول شدند ، غفلت کنند یا در آن کندی و سستی نمایند .

 

و دقیقا بهمین دلیل است که امام امت ضمن تایید هرگونه خدمت مادی و اقتصادی برای این ملت مستضعف و زجر کشیده و ضمن حمایت از هر فعالیت و رفاهی برای آن ها ، کندی و سستی در حرکت به سوی فراهم آوردن امکانات ظهور حضرت را که همه به ایشان مدیون و نسبت به ایشان مسئولیت الهی و دِین فرزندی داریم ، خیانت می داند .

 

 

آشتی با امام زمان عجل الله، محمد شجاعی ، نشر محیی ، ص ۱۸۳


موضوعات: خواندنی ها, سیاسی
   چهارشنبه 13 تیر 13971 نظر »

چند راه ساده برای این که بیمار نشویم 

 

خیر اندیش

 

 

طی تحقیقاتی که از بین ۱۰۰۰ بیمار انجام داده ایم حدود ۹۹۹ تای آنها علت بیماریهایشان از سردی بود .

برای اینکه کمتر بیمار شوید چند کار را انجام دهید 

_ غذاهایتان را گرم کنید ، حداقل شام را با طبع گرم میل کنید چون هم طبع شب و هم خواب سرد است و بدن را لخت می کند ، غذاهای گرم بخورید تا خوابتان عمیق و قدرت جسمانی شما بالا برود .

_ آب سرد نخورید ، چون آب سرد زمینه ساز بیماریهایی از جمله بیماریهای کلیه و کبد و بیماریهای گوارشی است .

_ بین غذا آب نخورید 

_ لقمه هایتان را آرام بجوید ، به جای اینکه ۵۰ لقمه بخورید ، ۱۰ لقمه ی آرام جویش شده را بخورید ، چون غذایی جذب می شود که همراه با بزاق باشد .

_ سرما را به تن ندهید ، سرما را به ریه بدهید یعنی در هوای سرد تنفس کنید و تنتان را گرم نگه دارید . از کمربند استفاده کنید چرا که از وقتی استفاده از کمربند از بین رفت دو اندام اصلی کلیه و کبد درگیر می شوند .

_  از عطراستفاده کنید ، نقش استشمام عطر شبانگاه بسیار با ارزش است ،اگر می خواهید با نشاط باشید از عطر استفاده کنید به ویژه قبل از خواب چرا که استشمام عطر خواب را کوتاه و عمیق می کند . هوشیاری را بالا می برد و قلب را فرح ناک می کند …

 

_ و دیگر این که پیاده روی کنید هر فردی در روز باید بین ۱ تا ۳ کیلومتر پیاده روی داشته باشد چون پیاده روی بلغم موجود در بدن را به دم تبدیل می کند .

اگر این نکات رعایت شود تمام بیماریهای سرد از بین می رود .

 

سخنان حکیم خیر اندیش ، شنیده شده .

 

   یکشنبه 10 تیر 1397نظر دهید »

دخیل عشق : اثر خانم مریم بصیری

دخیل عشق

کتاب را با تشویق دوستان از یکشنبه شب شروع کردم و امروز ظهر به اتمام رساندم. تقریبا پنج صفحه اول را گیج و گنگ جلو می روی و از پرش بند به بند و خط به خط صحنه ها و سکانس های آن سر در نمی آوری. اما کم کم دست نویسنده برایت رو می شود و در هر دو خط منتظر تغییر صحنه خواهی بود تا غافلگیر نشوی.

 

پیشتر که می روی با شناخت نام ها و شخصیت ها به خود می آیی و می بینی علی رقم اینکه نویسنده به روش خود ادامه داده اما تو صفحات متعددی را خوانده ای بدون آنکه سر درگم شده باشی.

 

اگر از من بپرسند میگویم جایزه ای که این کتاب گرفته کم بوده است.به راستی کتاب فوق العاده ای بود. وقتی با شخصیت داستان هم قدم می شوی و سختی ها و مرارت هایش را می بینی ،می بینی که چطور یک پایش در مرکز توانبخشی جانبازان است و یک پایش در حرم امام رضا ،گاهی در خانه است و پی درمان پای مادرش و گاهی در بنگاه برای پیدا کردن خانه ای نقلی و … برایت آشکار می شود که نویسنده با این تغییرات مدام قصدخسته کردن ذهن مخاطب و همدردی و هم پایی او با(صبوره) شخصیت اصلی داستان را دارد.

و به حق بسیار ظریف و هوشمندانه قدرت تمرکز مخاطب را به چالش می کشد بدون اینکه ذره ای در این سلسله تغییرات رشته ی قصه از دستش خارج شود.

 

نویسنده در انتخاب نام شخصیت ها نیز ظرافت به خرج داده است.

(صبوره ) و صبری که در زندگی دارد.(رضا) که علی رقم از دست دادن دو پا و یک دستش در جبهه، راضی است به رضای حق.(آسیه)که زن مردی است با اخلاق و دارایی فرعون گون.و در انتها (رسول) که فرستاده ای است از طرف…. با اینکه بخش هایی از این کتاب به دردهای مگوی مردان جنگ اشاره دارد ،اصل داستان در مورد آمال و آرزوهای زنان گره خورده به جنگ است و زحماتی که در این راستا به دوش کشیده اند.

سلامتی همه جانبازان و رفع خستگی از دل و جان مادران و همسرانشان صلوات.

 

نوشته شده به قلم دوست خوبم « م.رمضانی طلبه.»


موضوعات: دلنوشته, متقین
   یکشنبه 10 تیر 13973 نظر »

انقلاب، ریشه‌دار و آینده‌دار است به شرط «صبر» و «تقوا»

رهبر انقلاب، صبح امروز در دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین(ع):

 

دانشگاه امام حسین ع

 

️«صبر» و «تقوا» موجب می‌شود دشمنان عنود با همه‌ی کیدی که آماده کرده‌اند، در برابر شما هیچ غلطی نتوانند بکنند. ️این برای همه‌ی ملت است به‌خصوص برای مسئولان و مدیران جامعه‌ی اسلامی. صبر یعنی در میدان باقی ماندن، از میدان بیرون نرفتن؛ یعنی چشم به هدف‌های دور دوختن. ️

 

اگر شما ایستادید، نسل‌های آینده به قله دست خواهند یافت؛ آن‌ها به قله می‌رسند اما ایستادگی و افتخار مال شماست. انقلاب، ریشه‌دار و آینده‌دار است به شرط «صبر» و «تقوا». ️

 

اگر آن صبر و این تقوا را شما جوانان عزیز و مسئولان نظام و آحاد مردم به کار ببندند، دشمن هیچ آزاری نمی‌تواند به شما برساند. ️معنی «اقتدار ملی» این نیست که پول‌های کشور را به کشوری دیگر بدهید و اسلحه بخرید؛ این حماقت است.

 

اقتدار ملی این نیست که کشوری از آن سر دنیا بیاید و برای حمایت از کشوری پایگاه بزند و خون ملتی را بمکد تا اقتدار خاندانی را حفظ کند. این اقتدار نیست، این ذلت است؛ اقتدار از دل ملت می‌جوشد. ️بزرگ‌ترین دلیل برای اقتدار ملت ایران این است که ملت ایران پیش رفت و آمریکا نتوانست هیچ غلطی بکند. ️

 

اگر ملت، مقتدر و قوی نبود یک‌دهم این تلاش دشمن کافی بود تا این نظام محبوب را از ملت بگیرد.

 

روایت رهبر انقلاب از سرنوشت سه جریان داخلی معارض با انقلاب اسلامی :

سه جریان معارض داخلی در مقابل انقلاب از روز اول پیدا شد: ️

یک جریان به‌اصطلاح لیبرال و متمایل به غرب و آمریکا

یک جریان کمونیست‌های اسلحه به‌دست که از هیچ کاری ابا نداشتند

و منافقینی که با ظاهر اسلامی و باطن کفر در نهایت زیر پرچم صدام حاضر شدند.

 

هر سه جریان، مغلوب و منکوب انقلاب اسلامی شدند. ️جمهوری اسلامی با کمک ملت، همه این دشمنان خارجی و داخلی را به عقب‌نشینی وادار کرده است. ️یک دلیل بر قدرت جمهوری اسلامی، ائتلاف‌هایی است که آمریکا در منطقه تشکیل داده است. اگر آمریکا توانایی غلبه بر نظام اسلامی را داشت، احتیاج نداشت که با کشورهای روسیاه منطقه برای ایجاد اغتشاش و ناآرامی و ناامنی در ایران ائتلاف کند. ️

 

دشمنی آمریکا روزبه‌روز بیشتر شده و نفرت ملت هم از آمریکا روزبه‌روز بیشتر می‌شود. ️امروز برنامه‌ی دشمن پس از مأیوس شدن از راه‌های دیگر، ایجاد شکاف بین نظام و ملت است؛ اما حماقت می‌کنند، نمی‌دانند که نظام، چیزی جز ملت ایران نیست.

 

️البته شش رئیس‌جمهور آمریکا قبل از این شخص هم این تلاش‌ها را کردند و از میدان خارج شدند و به مقصود شیطانی خود نرسیدند. ️این فشارهای_اقتصادی را وارد می‌کنند تا بتوانند ملت را از نظام جدا کنند؛ اما به حول‌وقوه‌ی الهی ما پیوندمان را با ملت بیشتر خواهیم کرد و انسجام دشمن‌شکن خود را حفظ خواهیم کرد. ️

 

نسل جوان بداند که دشمن با استقلال، عزت و پیشرفت و حضور او در میدان علم و سیاست مخالف است؛ البته این را باید یقین داشت که [اقدامات او] نتیجه‌ای نخواهد داشت به‌شرطی که ملت، راه ایستادگی و صبر و تقوا همراه با هوشیاری و تدبیر و انسجام ملی را ادامه دهد.

 

بعضی می‌گویند «تسلیم بشویم تا موذیگری دشمن ادامه پیدا نکند»، اما نمی‌دانند هزینه‌ی تسلیم شدن به‌مراتب بیشتر از ایستادگی کردن است.

 

ایستادگی کردن هزینه‌هایی دارد اما دستاوردهای آن صدها برابرِ هزینه‌ها فایده دارد. ️خداوند در قرآن می‌گوید که «سست نشوید و با دشمن سازش نکنید؛ خدای متعال برای شما کم نمی‌گذارد و پاداش شما را خواهد داد.» از مردم تا مسئولان، خودمان مراقب کار خودمان باشیم پرهیز از تنبلی، تکبر نسبت به مردم، اشرافیگری و تکیه به جایگاه چندروزه ریاست ️از مردم معمولی تا مسئولین، خودمان مراقب کار خودمان باشیم.

 

از سهل‌انگاری، غفلت، تنبلی، اشرافیگری و تکبر نسبت به آحاد مردم، و تکیه به جایگاه چندروزه‌ی ریاست پرهیز کنیم.

 

اگر این شد، خداوند توفیقاتش را عطا خواهد کرد. ان‌شاءالله جوانان، روزی را که جمهوری اسلامی در جایگاهی قرار بگیرد که دشمنان جرئت نکنند او را تهدید نظامی و اقتصادی کنند به‌حول‌وقوه‌ی الهی خواهند دید.

 

Khamenei.ir

   شنبه 9 تیر 1397نظر دهید »

روایت شکنجه سه پاسدار 

 

سه پاسدار شهید

 

 

آنچه پیش روی شماست نمونه ای از اسناد بازجویی منافقین کور دلی است که با شکنجه بی رحمانه سه پاسدار و یک شهروند که به شغل کفاشی مشغول بود، یکی از بارزترین اسناد جنایت آنان را برای تاریخ مشخص خواهد کرد. سازمان مجاهدین خلق ایران نام یک گروه سیاسی- نظامی است که در سال 1344 توسط سه تن از روشنفکران جوان مسلمان، با هدف سرنگونی رژیم وابسته پهلوی تأسیس شد.

 

این سازمان نیز همچون اغلب گروه هایی که در دهه 1340 مشی قهرآمیز را در مبارزه برگزیدند، تحت تأثیر سرکوب قیام مردمی 15 خرداد و شکست مبارزات مسالمت آمیز، در جریان تدوین استراتژی به «مبارزه مسلحانه» رسید و به تدریج با بهره گیری از تئوری ها و تجارب جریان های چپ و مارکسیست آمریکای لاتین، شیوه «جنگ چریکی شهری» را در تاکتیک اتخاذ کرد.(کتاب سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام جلد 1 صفحه 273)

 

در سال 50 بنیانگذاران این سازمان و بدنبال آن اکثریت کادر آن توسط ساواک دستگیر و با اعدام بنیانگذاران و تعداد از کادرهای اصلی آن ضربه سختی را متحمل شد و در آستانه تلاشی کامل قرار گرفت.

 

در سال 54 با تغییر ایدئولوژی، مارکسیسم را پذیرفت و بدنبال آن تصفیه های خونینی در آن صورت گرفت و تعدادی از کادرهای آن از جمله مجید شریف واقفی به قتل رسید.

 

در سال 57 به یمن پیروز انقلاب پیروزمند و سقوط شاه کادرهای باقی مانده از زندان آزاد شدند و از همان ابتدا به مخالفت با رژیم جدید دست زدند. در سال 60 به دنبال 3 سال کش و قوس بالاخره مشی مسلحانه را بر علیه حکومت جدیدالتاسیس و به منظور سرنگونی سریع آن برگزیدند.

 

متعاقب آن سران این گروه به فرانسه و سپس به عراق پناهنده شدند و خود را بطور کامل در راستای سیاست های دولت عراق و علیه منافع مردم ایران قرار دادند. به دنبال شکست های پی درپی در استراتژی های اعلام شده بحث های جدیدی به نام انقلاب ایدئولوژیک به راه افتاد که سرآغاز آن ازدواج مسعود رجوی و مریم قجر عضدانلو همسر مهدی ابریشمچی بود.

 

از این سرفصل یعنی از 64 به بعد این سازمان سیاسی نظامی عملا مسیر تبدیل شدن به یک فرقه مذهبی – تروریستی خطرناک را به سرعت طی کرد و نیروهای خود را به ورطه ای فوق العاده هولناک کشاند.

 

در سال 67 با نا امیدی دست به آخرین حربه جنگی خود زد و به قصد تصرف تهران با کمک نیروهای عراقی و تسلیحات غربی به سمت تهران به حرکت درآمد و بعد از 3 روز با تحمل تلفات بیشمار شکست را پذیرفت و نیروهای باقی مانده ناچار به عراق متواری گردیدند.

 

بعد از این واقع سیل ریزش نیرویی در این سازمان آغاز و تاکنون رو به افزایش بوده است و عملا این فرقه تروریستی را به سمت نابودی کامل فیزیکی سوق داده است. این فرقه در حال حاضر به عنوان تنها راه بقاء مشغول وطن فروشی و جاسوسی به نفع بیگانگان است و سعی می کند تا با آویختن خود به قدرت های بزرگ مفری برای نجات بیابد.

 

لذا پیش از  دانلود و مطالعه این کتاب از تمامی خانوده شهدا به خصوص خانواده سه شهید: محسن میرجلیلی، شاهرخ طهماسبی و طالب طاهری عذرخواهی می شود .

 

دانلود کتاب قدیمی و کمیاب شکنجه سه پاسدار شهید کمیته توسط منافقین همراه با تصاویر شکنجه و اعتراف منافقین 

 

متن زیر قسمتی از کتاب شکنجه سه پاسدار شهید است  

«یحذر المنافقون ان تنزل علیه سوره تنبئهم بما فی قلوبهم قل استهزوا ان الله مخرج ماتخذرون» (سوره توبه آیه 64)؛ منافقین بیمناک و در هراسند از اینکه سوره ای نازل گردد و آنان را به آنچه در قلبهایشان می باشد، آگاه سازد. به آنان بگو (هرچه می خواهید) استهزاء کنید، خداوند آنچه را که از آن می ترسید بر ملا خواهد ساخت.

 

هم زمان با حرکت پر روش انقلاب اسلامی در ایران، حباب های توخالی و رنگارنگی در مسیر پر تلاطم آن ظاهر شدند که هر یک به سهم خود می خواستند در مقابل آن جریان اصیل و حیات بخش مانعی ایجاد کرده و آنرا به مسیرهای انحرافی بکشانند.

آنان برای رسیدن به مقاصد پلیدشان جنایات بی شماری را مرتکب گردیدند و همگام با اهداف استکبار جهانی درصدد براندازی نظام جمهوری اسلامی بر آمدند و در مقابله این نظام الهی و مردمی در صف واحدی با کفر جهانی قرار گرفتند.

یکی از چهره های رنگ باخته و رسوای این اتحاد شوم و ضد انقلابی گروهک تروریستی منافقین(سازمان مجاهدین خلق) می باشد که از آغاز شکل گیری حاکمیت اسلامی درصدد ضربه زدن به آن بر آمد و با دعاوی به اصطلاح خلقی سعی نمود افرادی با ویژگی های گوناگون مانند: خود کم بینی، عقده حقارت، ‌ماجراجوئی، قدرت طلبی، اشتهار، غرض ورزی، کینه توزی، مطرود اجتماعی یا خانوادگی، طالب ارضاء تمایلات نفسانی و گاها افراد ناآگاه و ساده لوحی را به خود جذب نماید و به کمک آنان با ایجاد نفاق در جامعه، ‌وحدت و یکپارچگی امت اسلامی را از میان بردارد و مردم را نسبت به انقلاب اسلامی و رهبری قاطع و سازش ناپذیر آن دلسرد کند تا از این رهگذر زمینه را برای حضور مجدد استکبار جهانی و عوامل وابسته به آن آماده سازد.

 

منافقین برای دستیابی به اهداف فوق از ابتدای پیروزی انقلاب توطئه های بیشماری را طراحی و به اجرا درآوردند که یکی پس از دیگری با بن بست و ناکامی مواجه گردید.

 

آنان در ادامه توطئه های شکست خورده گذشته خود به همراه دیگر هم پیمانانشان در روز 30 خرداد 1360 به یک شورش خیابانی در جهت انجام کودتا و براندازی حاکمیت خط امام و قبضه کردن قدرت دست زدند که این حرکت شوم بلافاصله با حضور گسترده و میلیونی امت حزب الله با شکست سختی مواجه گردید و چهره ضد بشری و تروریستی شان افشاء گردید و از این پس بود که با بی‌شرمی تمام به انجام یکسری جنایات فجیع و ترورهای مذبوحانه دیگر اقدام نمودند.

 

سردمداران منافقین درشامگاه هفتم تیر همان سال به گمان خود طرح کودتا را از طریق ترور مقامات و مسئولین بالای مملکتی دنبال کردند که این بار نیز با وجود به شهادت رسیدن درخشان ترین گهرهای جمهوری اسلامی و موثرترین عوامل ثبات آن به خواست خدا و با هدایت و رهبری پیامبر گونه حضرت امام- ارواحنا له الفداء- و انسجام و یکپارچگی و حضور بی نظیر تمامی مردم در صحنه،‌ دسیسه ننگین دشمنان نقش بر آب شد و سرکرده منافقین به همراه بنی صدر مخلوع فرار کرده و به دامان دولت سوسیال- صهیونیست فرانسه گریختند و در کنار فراریان سلطنت طلب به دریوزگی اربا بان خود پرداختند….

 

   پنجشنبه 7 تیر 1397نظر دهید »

1 ... 61 62 63 ...64 ... 66 ...68 ...69 70 71 ... 254

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 371
  • دیروز: 943
  • 7 روز قبل: 13162
  • 1 ماه قبل: 25069
  • کل بازدیدها: 1205190
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 19
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 21
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 17
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1
 
مداحی های محرم